-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 فروردینماه سال 1392 13:45
عاشقانه همراه من گام بردار به من از ان بگو که توان گفتنش به دیگری را نداری با من بخند حتی انگاه که احساس حماقت میکنی با من گریه کن ان گاه که در اوج پریشانی هستی
-
بوی نفست
جمعه 16 فروردینماه سال 1392 13:45
این عصرهای پائیزی عجیب بوی نفسهای تو را میدهند ...گوئی تو اتفاق می افتی و من دچار میشوم ..تمام من دارد تو میشود ...... باورت میشود
-
.
یکشنبه 14 آبانماه سال 1391 19:55
-
۱۲پیام عشقی به متولدین 12ماه
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 01:14
متولدین فروردین که به جهان بیاموزید که عشق "معصومیت" است و از جهان بیاموزید که عشق "اعتماد" است. متولدین اردیبهشت که به جهان بیاموزید که عشق "صبر و تحمل" است و از جهان بیاموزید که عشق "بخشش و گذشت" است. متولدین خرداد که به جهان بیاموزید که عشق "آگاهی" است و از جهان...
-
عشق از نگاه 7کودک
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 01:13
عشق چیست؟ سئوال جالبیه؟ نه؟ میخواهیم با هم بخونیم و ببینیم بچههای دوست داشتنی درباره عشق و عاشق شدن چه میگویند. بعضی جوابها خنده دارند بعضیها شگفت انگیز اما شما میتوانید حرفهای بسیاری را در این جملات کوتاه بچهها درک کنید. پس من تصمیم گرفتم که خنده دارترین زیرکانه ترین این جملهها رو برای شما بنویسم. امیدوارم...
-
فراموش
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 21:17
لحظه ها زود گذشت ودوباره تنهایم در خلوت تنهایی ام سر به سر عکس هایت می گذارم نازنین!این روزها عکس هایت هم با من لج کرده اند حضور مبهمت و تصویر گنگ نگاهت تنها سهم من از توست ودوباره ملودی تکراری باران به تنهایی من آسمان می گرید باران برایمان مجلس ترحیم گرفته است خط می خورد دو چشم سیاه تو از روزگار من!!!!!!!!!!!
-
عاقبت همرنگ مردم شوی
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 21:12
دیدی ای دل عاقبت زخمت زدند گفته بودم مردم اینجا بدند دیدی ای دل ساقه ی جانت شکست آن عزیزت عهد و پیمانت شکست دیدی ای دل در جهان یک یار نیست هیچکس در زندگی غمخوار نیست دیدی ای دل حرف من بی جا نبود از برای عشق اینجا جا نبود نو بهار عمر را دیدی چه شد؟ زندگی را هیچ فهمیدی چه شد؟ دیدی ای دل دوستی ها بی بهاست کمترین چیزی که...
-
زخم دل
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 14:56
-
باز میخواهم
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 14:53
-
دلگیر
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 14:28
گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی... گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ... گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات... گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که... گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین...
-
گاهی وقتا
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 14:23
گاهی وقتا تو زندگی انقدر خوشحالی که انگار خدا بهت دو تا بال داده و همراه فرشته های اسمونی گاهی وقتا انقدر مهربون میشی که همه سوارت میشن گاهی وقتا انقدر عاشقی که دنیا واست میشه بهشت گاهی وقتا انقدر غمگینی که حتی نای نفس کشیدنم نداری گاهی وقتا انقدر دلت میگیره که نمیتونی حتی یک کلمه حرف بزنی گاهی وقتا انقدر خسته ای که...
-
رابطه عشق و قلب
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 14:19
جلسه محاکمه عشق بود و قاضی عقل و عشق محکوم به تبعید به دورترین نقطه مغز شده بود یعنی فراموشی قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند قلب شروع کرد به طرفداری از عشق *آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز آرزوی دیدن او را داشتی* *ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنیدن صدایش بودی* *یا تو ای لب مگر تو نبودی که...
-
حوا نیا ادم نیست
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 14:17
همین جایی که هستی باش ... از این خونه بری کیشی ... تو این خونه خودت شاهی ... داری سرباز کی میشی ؟ همین جایی که هستی باش ... عذاب رفتنت کم نیست ... تو " حوای " کسی میشی .. که مــــــــن ... می دونم " آدم " نیست .. حوا نیا ... آدم نیست ...
-
توجه توجه
چهارشنبه 14 تیرماه سال 1391 23:02
دوستای گلم خواهشا انتقاد و پیشنهاداتونو واسم بزارین مر۳۰
-
میلاد موعود
چهارشنبه 14 تیرماه سال 1391 22:50
-
عاشقم نبود
جمعه 2 تیرماه سال 1391 19:31
آنکس که میگفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من آمده باشد بلکه رهگذری بود که روی برگهای خشک پاییزی راه میرفت و صدای خش خش برگهای خشک پاییزی همان آوازی بود که من گمان میکردم میگوید دوستت دارم.
-
روزگار بهتری از راه می رسد
جمعه 2 تیرماه سال 1391 19:25
روزگار بهتری از راه می رسد کسی نگفته است که زندگی کار ساده ایست،گاهی بسیار سخت و ناخوشایند می نماید . اما با تمام فراز و فرودهایش، زندگی ...از ما انسانی بهتر و نیرومند تر می سازد . حتی اگر در لحظه حقیقت آن را در نیابیم . به یاد آر ... که در آزردگی، رنج از خود دور داری،و در دلتنگی، بگذاری اشکهایت جاری شوند، و در خشم...
-
رویای با تو بودن
پنجشنبه 1 تیرماه سال 1391 20:35
رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند و...و من همچون غربت زده ای در اغوش بی کران دریای بی کسی به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم...
-
مجنون
پنجشنبه 1 تیرماه سال 1391 20:31
روزی مجنون از سجاده شخصی عبور می کرد مرد نماز را شکست و گفت : مردک در حال راز و نیاز با خدا بودم تو چگونه این رشته را بریدی ؟ مجنون لبخندی زد و گفت : عاشق بنده ای هستم و تو را ندیدم و تو عاشق خدایی و مرا دیدی ...
-
دلتنگی های دور از تو
پنجشنبه 1 تیرماه سال 1391 20:27
دلتنگیهایم از دوری توست ، تو که در آن غروب جدایی تنها ، مسافر جاده ها شدی و کوله بارت را پر از یاس های سپید کردی تا بهای هنگفت عشق را بپردازی و عاشقانه بازگردی ، من چشمانم را به امتداد جاده دوخته ام می دانم که روزی خواهی آمد ، آن روز که عشق نایاب ترین عنصر زندگی انسانهاست دلتنگیهایم از دوری توست ، تو که در آن غروب...
-
خانم جسارت است ببخشید یک سوال !
پنجشنبه 1 تیرماه سال 1391 15:16
از چشمهای من هیجان را گرفته اید این روزها عجب خودتان را گرفته اید با این سکوت و نگاه و غضب به چشم حرف \\کلام و دهان را گرفته اید حرف بدی نمی زنم اما شما به فحش از این غزل تمام بیان را گرفته اید اردیبهشت نیست که اردی جهنم است لبهای سرختان که دهان را گرفته اید خانم جسارت است ببخشید یک سوال ! با اخمتان کجای جهان را گرفته...
-
کجا دنبالت بگردم
پنجشنبه 1 تیرماه سال 1391 15:14
کجا دنبالت بگردم کجا دیدی بهتر از من کجا رفتی بی نشونه انگاری که سیری از من کجاپیدات کنم آخه تو این شلوغی شهر تنها دلخوشیم تو بودی اینم از عاقبت من مگه مال تو نبودم بگو از من چی میخاستی عاشق عشق تو بودم ولی هیچ وقت ندونستی تو چشام نیگاه نکردی وقت رفتنت عزیزم دیگه هیچ اشکی نمونده که برای تو بریزم دیوانه، میدونه ،...
-
یک اشتباه
چهارشنبه 17 اسفندماه سال 1390 16:50
پنج شنبه ساعت 9 صبح بخش اورژانس بیمارستان تقریبا خلوت بود . اخ مردم ، یکی به دادم برسه ... ، خدایا اتیش گرفتم و .... ولی درد ه همچنان ادامه داشت !!! مونده بودم که چه معده دردیه که با امپول رانیتیدین و دیکلوفناک وهیوسین و .... . یکی از هم اتاقی ها به همراهی اون اقا گف که شاید اپاندیسیت است و معده درد نیس ولی همراهش...
-
باورت نمیشه
چهارشنبه 17 اسفندماه سال 1390 16:47
نمی گم خطا نکردم من که ادعا نکردم همه گفتن بی وفایی من که اعتنا نکردم عازم سفر شدی تو من دلم می خواست بمونی واسه موندن تو اما بخدا دعا نکردم واسه تو کلی نوشتم که یه جوری مبتلا شی تقصیر منه که آخر تو رو مبتلا نکردم توی کوچه ی رفاقت یه سلام جواب ندادم تو دلم تویی اون و با کسی آشنا نکردم می دونم دوسم نداری حتی قد یه...
-
نکته اسلامی
سهشنبه 16 اسفندماه سال 1390 20:53
برای همدردی با حاج یونس قتوحی 5بار بگید:هستی تو دیگه کی هستی...و این اف رو برای 5 نفر دیگر هم بفرستید تا چند وقت دیگه یک هستی هم گیر شما میاد.یکی برای 4نفر فرستاد قدسی گیرش اومد.کوتاهی نکنین
-
ای غصه منو دار زدی خسته نباشی
جمعه 12 اسفندماه سال 1390 20:49
ای غصه مرا دار زد ی خسته نباشی آتش ب ه شب تار زدی خسته نباشی ای غصه دمت گرم که در لحظه ی شادی با رگ رگ م ن تار زدی خسته نباشی!!!
-
عاشقت خواهم ماند
جمعه 12 اسفندماه سال 1390 20:48
عاشقت خواهم ماند… … ……..بی آنکه بدانی. دوستت خواهم داشت …………….بی آنکه بگویم. درد دل خواهم گ فت…………بی هیچ کلامی. گوش خواهم داد ………… … …..بی هیچ سخنی. در آغوشت خواهم گریست…….بی آنکه حس کنی. در تو ذوب خواهم شد ………. .بی هیچ حرارتی. این گونه شاید احساسم نمیرد … !!!
-
خداااااااااااااا
جمعه 12 اسفندماه سال 1390 20:46
خدایا.کسی راکه قسمت کس دیگریست سر راهمان قرار نده تا شبهای دلتنگیش برای ما باشد و روزهای خوشش برای دیگری
-
گرمی دست تورو کم دارم
جمعه 12 اسفندماه سال 1390 20:46
با تو از خاطره ه ا سرشارم. با تو تا آخر شب بیدا ر م عشق من دس ت تو یعنی خورشید گرمی دست ت و را کم دارم
-
بودن من هم چو شمع در سوختن است
جمعه 12 اسفندماه سال 1390 20:45
بودن من هم چو شمع در سوختن است ، ، بی صدا سوختن و لب را دوختن است دل ز دنیا کندن و افکندنش در پای یار ، ، لب ز شکوه دوختن و جان در غریبی سوختن است