رویای خیس

مرا دوست بدار اندک ولی طولانی

رویای خیس

مرا دوست بدار اندک ولی طولانی

مشکن ما رو

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگای عشق، شکسته ایم، مشکن ما را اینگونه به خاک ره میفکن ما را  ما در تو به چشم دوستی می بینیم ای دوست مبین به چشم دشمن ما را  ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ

نوشته طنز

 Image Hosted by Free Picture Hosting at www.iranxm.com

آخر این هفته، جشن ازدواج ما به پاست / با حضور گرم خود، در آن صفا جاری کنید ازدواج و عقد یک امر مهم و جدی است / لطفاً از آوردن اطفال، خودداری کنید بر شکم صابون زده، آماده سازیدش قشنگ / معده را از هر غذا و میوه ای عاری کنید تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه / با غذا و میوه ی آن جشن افطاری کنید البته خیلی نباید هول و پرخور بود ها / پیش فامیل مقابل آبروداری کنید میوه، شیرینی، شب پاتختی مان هم لازم است / پس برای صرفه جویی اندکی یاری کنید گر کسی با میوه دارد می نماید خودکشی / دل به حال ما و او سوزانده، اخطاری کنید موقع کادو خریدن، چرب باشد کادوتان / پس حذر از تابلو و ساعات دیواری کنید هرچه باشد نسبت قومی تان نزدیک تر / هدیه را هم چرب تر، از روی ناچاری کنید در امور زندگی، دینار اگر باشد حساب / کادو نوعی بخشش است، آن را سه خرواری کنید گرم باید کرد مجلس را، از این رو گاه گاه / چون بخاری بهر تنظیم دما، کاری کنید ساکت و صامت نباشید و به همراه موزیک / دست و پا را استفاده، آن هم ابزاری کنید لامبادا، تانگو و بابا کرم یا هرچه هست / از هنرهاتان تماماً پرده برداری کنید البته هرچیز دارد مرزی و اندازه ای / پس نباید رقص های نابه هنجاری کنید حرکت موزون اگر در کرد از خود، دیگری / با شاباش و دست و سوت از او طرفداری کنید کی دلش می خواهد آخر در بیاید سی دی اش؟ / با موبایل خود مبادا فیلمبرداری کنید در نهایت، مجلس ما را مزین با حضور / بی ادا و منت و هر گونه اطواری کنید

چندتا دوست داری؟

Image Hosted by Free Picture Hosting at www.iranxm.com
پیرمرد به من نگاه کرد و پرسید چند تا دوست داری؟
گفتم چرا بگم ده یا بیست تا...
جواب دادم فقط چند تایی
پیرمرد آهسته و به سختی برخاست و در حالیکه سرش راتکان می داد گفت
تو آدم خوشبختی هستی که این همه دوست داری
ولی در مورد آنچه که می گویی خوب فکر کن
خیلی چیزها هست که تو نمی دونی
دوست، فقط اون کسی نیست که توبهش سلام می کنی
دوست دستی است که تو را از تاریکی و ناامیدی بیرون می کشد
درست وقتی دیگرانی که تو آنها را دوست می نامی سعی دارند تو را به درون ناامیدی و تاریکی بکشند
دوست حقیقی کسی است که نمی تونه تو رو رها کنه
صدائی است که نام تو رو زنده نگه می داره حتی زمانی که دیگران تو را به فراموشی سپرده اند
اما بیشتر از همه دوست یک قلب است. یک دیوار محکم و قوی در ژرفای قلب انسان ها
جایی که عمیق ترین عشق ها از آنجا می آید
پس به آنچه می گویم خوب فکر کن زیرا تمام حرفهایم حقیقت است
فرزندم یکبار دیگر جواب بده چند تا دوست داری؟
سپس مرا نگریست و درانتظار پاسخ من ایستاد
با مهربانی گفتم: اگر خوش شانس باشم، فقط یکی و آن تو هستی
بهترین دوست کسی است که شانه هایش رابه تو می سپارد و وقتی که تنها هستی تو را همراهی می کند و در غمها تو را دلگرم می کند .کسی که اعتمادی راکه به دنبالش هستی به تو می بخشد .وقتی مشکلی داری آن راحل می کند و هنگامی که احتیاج به صحبت کردن داری به توگوش می سپارد و بهترین دوستان عشقی دارند که نمی توان توصیف کرد، غیرقابل تصوراست
چقدر خداوند بزرگ است
درست زمانی که انتظار دریافت چیزی را از او نداری بهترینش را به تو ارزانی می دارد 

آسمان جای عجیبیست نمی دانستم
عاشقی کار غریبیست نمی دانستم
عمر مدیون نفس نیست نمی دانستم      
عشق کار همه کس نیست نمیدانستم
چند تا دوست داری که واقعا دوستت دارن؟Image Hosted by Free Picture Hosting at www.iranxm.com

سه ارزوی یه زن

Image Hosted by Free Picture Hosting at www.iranxm.com 

 خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به چندین متر آنطرف تر در درون بیشه زار کنار زمین شد. خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روبرو شد. قورباغه ای در تله ای گرفتار بود. با کمال تعجب دبد که آن قورباغه حرف می زند! قورباغه ی سخن گو رو به خانم کرد و گفت: اگر مرا از بند آزاد کنی، سه آرزویت را برآورده می کنم. خانم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد. قورباغه به او گفت: نذاشتی شرایط برآورده کردن آرزوها را بگویم. هر آرزویی که برایت برآورده کردم، ۱۰ برابر آنرا برای همسرت برآورده می کنم! خانم کمی تامل کرد و گفت: خب. مشکلی ندارد. آرزوی اول خود را گفت: من می خواهم زیباترین زن دنیا شوم. قورباغه جواب داد: اگر زیباترین شوی شوهرت ۱۰ برابر از تو زیباتر می شود و ممکن است چشم زن های دیگر بدنبالش بیافتد و تو او را از دست دهی. خانم گفت: مشکلی ندارد. چون من زیباترینم، کس دیگری در چشم او بجز من نخواهم ماند. پس آرزویش برآورده شد. بعد از آن گفت که من می خواهم ثروتمند ترین فرد دنیا شوم. قورباغه جواب داد: ولی در اینصورت شوهرت ۱۰ برابر ثروتمند تر می شود و ممکن است به زندگی تان لطمه بزند. خانم گفت: نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است. پس ثروتمند شد. آرزوی سومش را که گفت قورباغه جا خورد و بدون هیچ چون و چرایی برآورده کرد. خانم در طلب سومین آرزو گفت: می خواهم به یک حمله قلبی خفیف دچار شوم!!!

اندوه

 یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟ سبب ساز سکوت مبهمت کیست برایــش صــادقـانه مـی نویـســم، بــرای آنکه بـاید بـاشد و نـیـست  

 

 

 

مرد خجالتی به این میگن

تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

یه مرد خجالتی میره توی یه کافه تریا. چند دقیقه که میشینه توجهش نسبت به یه دختر خوشگل که کنار میز بار نشسته بوده جلب میشه.مرد نیم ساعت با خودش کلنجار میره و بالاخره تصمیمشو میگیره و میره سراغ دختر و با خجالت و آروم بهش میگه: ممم... میتونم کنار شما بشینم و یه گپی با همدیگه بزنیم؟یهو دختر داد میزنه: چی؟! من هرگز امشب با تو نمی خوابمهمهء مردم برمیگردن و چپ چپ به مرد نگاه می کننمرد سرخ میشه و سرشو میندازه پایین و با شرمندگی میره میشینه سر جاشبعد از چند دقیقه دختر میره کنار مرد میشینه و با لبخند میگه: من معذرت میخوام. متاسفم که تو رو خجالت زده کردم. راستش من فارغ التحصیل روانپزشکی هستم و دارم روی عکس العمل مردم در شرایط خجالت آور تحقیق می کنمیهو مرد داد میزنه:چی؟! منظورت چیه که 200 دلار برای یه شب میگیری؟                                                      

نتایج ازدواج

نتایج ازدواج :

قبل از ازدواج : خوابیدن تا لنگ ظهر
بعد از ازدواج : بیدار شدن زودتر از خورشید
نتیجه اخلاقی : سحر خیز شدن

--------------------------​--

قبل از ازدواج : رفتن به سفر بی اجازه
بعد از ازدواج : رفتن به حیاط با اجازه
نتیجه اخلاقی : با ادب شدن

--------------------------​--

قبل از ازدواج : خوردن بهترین غذاها بی منت
بعد از ازدواج : خوردن غذا های سوخته با منت
نتیجه اخلاقی : متواضع شدن

--------------------------​--

قبل از ازدواج : استراحت مطلق بی جر و بحث
بعد از ازدواج : کار کردن در شرایط سخت
نتیجه اخلاقی : ورزیده شدن

--------------------------​--

قبل از ازدواج : رفتن به اماکن تفریحی
بعد از ازدواج : سر زدن به فامیل خانوم
نتیجه اخلاقی : صله رحم

--------------------------​--

قبل از ازدواج : آموزش گیتار و سنتور و غیره
بعد از ازدواج : آموزش بچه داری و شستن ظرف
نتیجه اخلاقی : آموزش های کاربردی و مفید

--------------------------​--

قبل از ازدواج : گرفتن پول تو جیبی از بابا
بعد از ازدواج : دادن کل حقوق به خانوم
نتیجه اخلاقی : با سخاوت شدن

--------------------------​--

قبل از ازدواج : ایستادن در صف سینما و استخر
بعد از ازدواج : ایستادن در صف شیر و نان
نتیجه اخلاقی : آموزش ایستادگی

--------------------------​--

قبل از ازدواج : رفتن به سفرهای هفتگی
بعد از ازدواج : در حسرت رفتن به پارک سر کوچه
نتیجه اخلاقی : امنیت کامل

دختر بازیای امروزی


دختر بازی نه یعنی دختربازیای امروزی

که زرتی یه تلفن میدن فرداشم تو کافی شاپ قرار�!! دختر بازی یعنی سه ماه آزگار دنبال دختره از مدرسه بری تاخونه�! یعنی اگه یه بار دختره نگات کنه ذوق مرگ بشی�! یعنی شیش ماه این پا اون پا کنی تا یه نامه بهش بدی�! یعنی وقتی که جوابت رو میده جیغ بکشی و بپری هوا از خوشی�! یعنی لب اول رو که گرفتی فارغ بشی ازین دنیا و بال بزنی توی اسمون�آره داداش�! دختر بازی یعنی اگه کسی چپ نیگا کرد به دوست دخترت پای چشمش بادمجون بکاری �! بدون هراس از پنجه بکس و چاقو ضامندارش�! که یعنی عشقی داره خونت بریزه برای رفیقت�! برای دوستت�برای عشقت�!



سینما نه یعنی سینما رفتن های امروزی�!سینما یعنی بوی سیگار و کالباس مارتادلا و خیارشور�! سینما یعنی فانتای زرد که یه نفس قلپ قلپ میرفتی بالا و وقتی تموم میشد یه نفس فاتحانه میکشیدی�! سینما یعنی امیر ارسلان نامدار�! یعنی بیک و فردین و ناصر و بهروز�! سینما یعنی کندو�یعنی قیصر�!سینما یعنی سه تا سیانس پشت سر هم دیدن یه فیلم با یه بلیط�اره داداش�!



حمام رفتن نه یعنی حمام رفتن های امروزی�!

که زرتی خودتو گربه شور کنی بیای بیرون�! حمام یعنی حمام عمومی (ادمیان)�! که مادر بزرگ بقچه رو میبست با پیازو ساندویچ گوشت کوبیده شب مونده صبح زود میرفت حموم تا اذون غروب�! حمام یعنی این پوست لامصب رو اینقدر با سفیداب کیسه کشیدن که گوله گوله چرک میومد و سرخ میشد�! حمام یعنی که کف پاهات پیر میشد و چروک چروک بس که توی اب بود..! حمام یعنی مشت و مال دلاک پیر که شرق شرق میزد روی پشت و شونه ات و حال میومد این بدن لامصب�جون میگرفت�نفس میکشید�! اره داداش�!



دعوا کردن نه یعنی دعواههای امروزی�! که هنوز یقه هم رو نگرفتین جداتون کنن شما هم بدتون نیاد�! دعوا یعنی دندون شکسته�صورت سیلی خورده�.چشم کبود شده و دماغ خونی�! دعوا یعنی پیرهن بدون دگمه �! یعنی بغض بدون گریه�! دعوا یعنی این�! اره داداش�!



نوشتن نه یعنی نوشتن های امروزی�!

که نصف خط مینویسن تازه خسته هم میشن اسمشم میذارن مینیمال�! اونوخ زرت و زرت توی گودر لایک میزنن که یعنی گفته ( دوست نداشتن حق توست�! ) نوشتن یعنی شیش صفحه رو سیاه کنی و خواننده بتونه یه نفس اونو بخونه�! یعنی که ورق اول رو نخونده ورق دوم رو برداره�! نوشتن یعنی پاورقی های قدیم�! همون داستانهای دنباله دار مجله دختران پسران که لحظه شماری میکردی تا شماره بعد�! نوشتن یعنی این�!

خاطرات یک دانشجوی دم بخت


Shukhi.Com



دوشنبه اول مهر:امروز روز اولی است که من دانشجو شده ام. شماره ی کلاس را از روی برد پیدا کردم. توی کلاس هیچ کس نبود، فقط یک پسر نشسته بود. وقتی پرسیدم �کلاس ادبیات اینجاست؟� خندید و گفت:بله، اما تشکیل نمی شه(!)و دوباره در مقابل تعجبم گفت که یکی دو هفته ی اول که کلاس ها تشکیل نمی شود و خندید.

با اینکه از خندیدنش لجم گرفت، اما فکر کنم او از من خوشش آمده باشد؛ چون پرسید که ترم یکی هستید یا نه. گمانم می خواست سر صحبت را باز کند و بیاید خواستگاری؛ اما شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زیاد نخندد!


*  &  *

دو هفته بعد، سه شنبه:امروز دوباره به دانشگاه رفتم. همان پسر را دیدم از دور به من سلام کرد، من هم جوابش را ندادم. شاید دوباره می خواست از من خواستگاری کند. وارد کلاس که شدم استاد گفت:"دو هفته از کلاس ها گذشته، شما تا حالا کجا بودید؟" یکی از پسرهای کلاس گفت:�لابد ایشان خواب بودن.� من هم اخم کردم. اگر از من خواستگاری کند، هیچ وقت جوابش را نمی دهم چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زیاد طعنه نزند!


*  &  *

چهارشنبه:امروز صبح قبل از اینکه به دانشگاه بروم از اصغر آقا بقال سر کوچه کیک و ساندیس گرفتم او هم از من پرسید که دانشگاه چه طور است؟ اما من زیاد جوابش را ندادم. به نظرم می خواست از من خواستگاری کند، اما رویش نشد. اگر چه خواستگاری هم می کرد، من قبول نمی کردم؛ آخر شرط اول من برای ازدواج این است که تحصیلات شوهرم اندازه ی خودم باشد!


*  &  *

جمعه:امروز من خانه تنها بودم. تلفن چند بار زنگ زد. گوشی را که برداشتم، پسری گفت: خانم میشه مزاحمتون بشم؟ من هم که فهمیدم منظورش چیست اول از سن و درس و کارش پرسیدم و بعد گفتم که قصد ازدواج دارم، اما نمی دانم چی شد یخ کرد و گفت نه و تلفن را قطع کرد. گمانم باورش نمی شد که قصد ازدواج داشته باشم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم خجالتی نباشد!


*  &  *

سه هفته بعد شنبه:امروز سرم درد می کرد دانشگاه نرفتم. اصغر آقا بقال هم تمام مدت جلوی مغازه اش نشسته بود، گمانم منتظر من بود. از پنجره دیدمش. این دفعه که به مغازه اش بروم می گویم که قصد ازدواج ندارم تا جوان بیچاره از بلاتکلیفی دربیاید، چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم گیر نباشد!



*  &  *

سه شنبه:امروز دوباره همان پسره زنگ زد؛ گفت که حالا نباید به فکر ازدواج باشم. گفت که می خواهد با من دوست شود. من هم گفتم تا وقتی که او نخواهد ازدواج کند دیگر جواب تلفنش را نمی دهم، بعد هم گوشی را گذاشتم. فکر کنم داشت امتحانم می‌کرد، ولی شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم به من اعتماد داشته باشد!



*  &  *

چهارشنبه:امروز یکی از پسرهای سال بالایی که دیرش شده بود به من تنه زد؛ بعد هم عذرخواهی کرد، من هم بخشیدمش. به نظرم می‌خواست از من خواستگاری کند، چون فهمید من چه همسر مهربان و با گذشتی برایش می‌شوم؛ اما من قبول نمی‌کنم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم حواسش جمع باشد و به کسی تنه نزند!



*  &  *

جمعه: امروز تمام مدت خوابیده بودم؛ حتی به تلفن هم جواب ندادم، آخر باید سرحرفم بایستم. گفته بودم که تا قصد ازدواج نداشته باشد جوای تلفنش را نمی دهم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم مسئولیت پذیر باشد!



  *  &  *

دوشنبه:امروز از اصغرآقا بقال 2 تا کیک و ساندیس گرفتم. وقتی گفتم دو تا، بلند پرسید چند تا؟ من هم گفتم دو تا. اخم هایش که تو هم رفت فهمید که غیرتی است. حالا مطمئنم که او نمی تواند شوهر من باشد. چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم غیرتی نباشد، چون این کارها قدیمی شده!



*  &  *

پنچ شنبه:  امروز دوباره همان پسره تلفن زد و گفت قصد ازدواج ندارد، من هم تلفن را قطع کردم. با او هم ازدواج نمی کنم؛ چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم هی مرا امتحان نکند!


*  &  *

دوشنبه:  امروز روز بدی بود. همان پسر سال بالایی شیرینی ازدواجش را پخش کرد. خیلی ناراحت شدم گریه هم کردم ولی حتی اگر به پایم هم بیفتد دیگر با او ازدواج نمی کنم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم وفادار باشد!



*  &  *

شنبه:  امروز یک پسر بچه توی مغازه ی اصغرآقا بقال بود. اول خیال کردم خواهرزاده اش است، اما بچه هه هی بابا بابا می گفت. دوزاریم افتاد که اصغرآقا زن و بچه دارد. خوب شد با او ازدواج نکردم. آخر شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زن دیگری نداشته باشد!



*  &  *

یکشنبه: امروز همان پسری که روز اول دیدمش اومد طرفم. می دانستم که دیر یا زود از من خواستگاری می کند. کمی که من و من کرد، خواست که از طرف او از دوستم "ساناز" خواستگاری کنم و اجازه بگیرم که کمی با او حرف بزند. من هم قبول نکردم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم چشم پاک باشد!


*  &  *

ترم آخر: امروز هیچ کس از من خواستگاری نکرد. من می دانم می ترشم و آخر سر هم مجبور می شم زن اکبرآقا مکانیک بشوم... Shukhi.Com


خطر چت برای دختران

عکس دختران خارجی در حال چتی

عکس دختران خارجی در حال چت

خطرات چت برای دختران ایرانی و خارجی در یکی دو مورد خلاصه نمیشود، در تمامی چت روم ها چه ایرانی چه خارجی اولین گروهی که از همه آسیب پذیرتر هستند دختران میباشند که براحتی توسط جنس مخالف خود مورد طعمه واقع میشوند، اگر بخواهیم از ریشه به این بحث بپردازیم باید به گذشته و زمانی که دختران در خانه به عروسک بازی، خاله بازی میپرداختند برگردیم زیرا در همان زمان پسرها در بیرون از خانه به انواع بازیهای عجیب و غریب مشغول بوده و در مواقع استراحت و گفتگوهای روزمره با دوستان خود انواع و اقسام شیطنت های خود را برای یکدیگر تعریف و با یکدیگر در میان میگذارند و به مرور زمان بصورت ناخود آگاه از طریق انتقال تجربه به نقطه ضعفهای جنس مخالف خود یعنی دختران پی میبرند، در کل محدودیت هایی شامل همه دختران چه در ایران و یا در دیگر کشورهای خارجی میشود، از محدودیت هایی که دختران دارند میشود به اینکه نمیتوانند همانند پسران در ساعات آخر شب و یا در تفریحات مختلف شرکت کنند و از تجربه های تلخ دیگر دختر های دوست خود استفاده کنند اشاره کرد و اگر دختر ها در طول روز جایی با هم برخورد کنند بخاطر اینکه کمتر یکدیگر را میبینند بیشتر به مباحث مهمتر و دخترونه ای مانند رنگ لباس عروسک  و از این قبیل میپردازند و اگر در این سنین و چندین سال بعد آن وارد محیط های چت بشوند براحتی توسط جنس مخالف خود گول خورده و ممکن است مورد سوء استفاده هم واقع شوند که پدرو مادر ها میتوانند با وقت گذاشتن بیشتر برای آموزشهای لازم و پر کردن اوقات فراغت دختران خود به نحوه صحیح و نظارت بر آنان  نقش مهمی را در مقابله با خطرات چت و گفتگو فرزندان خود در چت رومها ایفا کنند.

نخونی ضرر میکنی

سلام دوستای عزیز 

اخه شما که لطف میکنید میاین از وبلاگم بازدید میکنید چرا نظراتونو نمیگین 

اخه برای بهتر شدنش احتیاج به نظرای قشنگتون دارم 

هرموقع میام میبینم امار بازدیدکنندگان زیاده ولی نظر زیاد نیست 

اخه شما که این راه رو اومدین یه نظرم واسه یادگاری واسم بزارین 

 

 کوچیک همتون ملیکا 

عشق

                                  ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ

                              با دوست عشق زیباست با یار بیقراری ،   

 

                                    از دوست درد ماند و از یار یادگاری  

                                         

                                       ای به خلوتگه دل محرم راز  

                                   

                                         با پیامی دل ما را بنواز ،           

                           

                                          گر بگیری ز دلم تو خبری  

                                 

                                        میکنم هدیه به تو بال و پری

آهنگ موبایل من با بقیه فرق داشت

Image Hosted by Free Picture Hosting at www.iranxm.com 

آهنگ زنگ من روی موبایلت با بقیه فرق داشت

ولی آهنگ زنگت رو موبایلم مثل بقیه بود!

تو به خاطر اینکه بفهمی منم

و من به خاطر اینکه با هر زنگ فکر کنم تویی

دوست داشتن چه زیباست

 

Image Hosted by Free Picture Hosting at www.iranxm.com

وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن
به او باعث شادی و آرامشتان می شود
وقتی کسی را دوست دارید، در کنار او که
هستی ، احساس امنیت می کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش،
ضربان قلب خود را در سینه حس می کنی.
وقتی کسی را دوست دارید، زمانی که در
کنارش راه می روی احساس غرور می کنی.
وقتی کسی را دوست دارید، تحمل
دوری اش برایت سخت و دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید، شادی اش برایتان زیباترین
منظره دنیا ست و ناراحتی اش برایت سنگین ترین غم دنیاست.
وقتی کسی را دوست دارید، حتی تصور بدون
او زیستن برایت دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید، شیرین ترین لحظات
عمرت لحظاتی است که با او گذرانده اید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید برای
خوشحالی اش دست به هر کاری بزنی.
وقتی کسی را دوست دارید، هر چیزی را
که متعلق به اوست، دوست داری.
وقتی کسی را دوست دارید، در مواقعی که به بن بست
میرسی، با صحبت کردن با او به آرامش میرسی.
وقتی کسی را دوست دارید، برای دیدن
مجددش لحظه شماری می کنی.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضری از
خواسته های خود برای شادی او بگذری.
وقتی کسی را دوست دارید، به علایق او
بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضری به هر
جایی بروی فقط او در کنارت باشه.
وقتی کسی را دوست دارید، ناخود آگاه
برایش احترام خاصی قائل هستی.
وقتی کسی را دوست دارید، تحمل سختی ها برایت
آسان و دلخوشی های زندگیت فراوان می شوند.
وقتی کسی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و
بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد.
وقتی کسی را دوست دارید، به همه چیز امیدوارانه
می نگری و رسیدن به آرزوهایت را آسان می بینی.
وقتی کسی را دوست دارید، با موفقیت و
محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنی.
وقتی کسی را دوست دارید، واژه تنهایی برایت بی معناست.
وقتی کسی را دوست دارید، آرزوهایت آرزوهای اوست.
وقتی کسی را دوست دارید، در دل زمستان
هم احساس بهاری بودن دارید.
به راستی دوست داشتن چه زیباست ؟

زیباترین تصویر زندگیم تصویر تو بود

Image Hosted by Free Picture Hosting at www.iranxm.com 

زیباترین تصویری که در زندگانیم دیدم نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود

زیباترین سخنی که شنیدم سکوت دوست داشتنی تو بود

زیباترین احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود

زیباترین انتظار زندگیم حسرت دیدار تو بود

زیباترین لحظه زندگیم لحظه با تو بودن بود

زیباترین هدیه عمرم محبت تو بود

زیباترین تنهاییم گریه برای تو بود

وزیباترین اعترافم

عشق تو بود