رویای خیس

مرا دوست بدار اندک ولی طولانی

رویای خیس

مرا دوست بدار اندک ولی طولانی

چــــــــــــرا بی خبر رفتــــــــی

رفتی ؟ بی خداحافظی؟ فکر دلم نبودی که بی تو عذاب میکشه؟

فکر من نبودی که بی تو زندگی برایم جهنم می شه؟

مگه یادت نیست حرفهای روز آشنایی مان رو؟

مگه قول ندادی همیشه با من بمونی و منو تنها نذاری؟

تو که اینک منو تنها گذاشتی ، تو که بر روی قلبم پا گذاشتی

چه زود فراموشم کردی ، مرا آواره کوچه پس کوچه های شهر بی محبتی ها کردی

مگر نمیدانستی بعد از تو دلم را به کسی نمیدهم؟

مگه نگفته بودم عاشق شدن یک بار هست و دیگر عاشق کسی نمیشوم؟

مگه نگفته بودم اگر عاشقی هیچگاه مرا تنها نمیذاری

پس تو عاشقم نبودی ، همه حرفهایت دروغ بود ،

عشقی در دلت نبود ، سهم من از با تو بودن همین بود

!

باورم نمیشود رفته ای و بار سفر را بسته ای

دلم به تو خوش بود ، چه آرزوهایی با تو داشتم ،

نمیدانی که شبها یک لحظه هم خواب نداشتم

رفتی و من چشمهایم خیس شد روزهای زندگی ام نفسگیر شد

رفتی ؟ بدون یک کلام حرف گفتنی

!

کاش میگفتی که دیگر مرا نمیخواهی و بعد میرفتی ،

کاش میگفتی از من متنفری و بعد مرا تنها میگذاشتی ،

کاش میگفتی عاشقم نیستی و جایی در قلبم نداری و بعد میرفتی

!

چرا بی خبر رفتی؟

حقیقتهای تلخ وشیرین عـــــــــاشقی

 

 

میدونی بعضی اوقات با خودم فکر می کنم بیامو برای اولین بار دل سنگ بشم دیگه عاشق نشم سعی کنم دیگه به ادمای این زمونه دل نبندم حرف هیچ کسو باور نکنم دائما به این فکر کنم که دارن بهم دروغ می گن.دارن تظاهر می کنن.دوست داشتن گفتناشون از ته دل نیستو فقط یه شعار.
اما .....
اما.........
اما نمی تونم .می بینم اگه من یه همچین آدمی باشم دیگه زندگی واسم معنی نداره.دیگه به اون نمیشه گفت زندگی.وقتی ادم احساسشو بذاره کنار دیگه چی ازش می مونه میشه مثل سنگ که هیچی روش اثر نداره هیچی.
می دونی وقتی داشتم متنامو زیرو رو می کردم یکیشون خیلی ناز بود بود خیلی قشنگ بود.می گفت:
من فراموشت کردم توام منو فراموش کن.
می دونم اگه الان نتونی فرموشم کنی یه روزی می رسه که خیلی راحت بتونی
فراموشم کنی .
دست سرنوشت هیچ وقت دوتا آدم عاشق و به هم نمی رسونه هیچ وقت پس بهتره هر چی زودتر همو فراموش کنیم.
وقتی به این فکر می کردم که منم باید تورو فراموشت کنم آتیش می گرفتم.
دوست داشتم دیگه نباشم بمیرمو این روزو نبینم.
یاد اون روزایی می افتادم که هر شب واست دعا می کردم.هر شب تا صداتو نمی شنیدم آروم نمی گرفتم.هر شب واست نامه می نوشتم
هرشب به یادت هق هق گریه می کردم.
با این که اونقدر عذابم می دادی با این حال دوست داشتم.
نمی تونستم فراموشت کنم. خیلی سخته وقتی یه نفرو عاشقانه دوسش داشته باشی. دوست داری همیشه این جمله رو لبات باشه گل نازم دوست دارم ولی نتونی بهش بگی.
خیلی سخته وقتی شب ور روز به این فکر می کنی که وقتی دیدیش بغلش کنی ساعت ها در آغوشش آروم بگیری.اما وقتی دیدیش حتی یه نگاهم نتونی بهش بکنی
خیلی سخته وقتی عاشق یه نفر باشی و با خودت بگی که اون تمام زندگیمه هیچ وقت ترکش نمی کنم ولی اون خیلی راحت جلوت بشینه و از عشقش بگه.
بگه یه نفر دیگرو دوست داره.ولی بااین حال بازم دوسش داشته باشی
خیلی سخته وقتی دلت می گیره دوست داشته باشی ساعت ها باهاش حرف بزنی بلکه با شنیدن لحن صداش آروم بگیری بعد بهت بگه دارم می رم بیرون یه وقت بهم زنگ نزنیا.بعدش بفهی که اون ساعت با اونی که دوسش داشته رفته.
خیلی سخته تو خیالت هزار بار خودتو لعنت کنی و بگی روانی فراموشش کن اما تا این فکر به ذهنت میاد از خودت متنفر شی

خیلی سخته خیلی سخته بدونی دیگه دوست نداره اون شونه های نازنینش واسه یکی دیگس
اون حرفای قشنگش که همیشه آرومت می کرد دیگه تو گوشت زمزمه نمیشه .
ولی بازم بگی منو دوست داره.دارم اشتباه می کنم.................
خیلی سخته وقتی عاشقشی همه بهت بگن تو اون به درد هم نمی خورین بهتره فراموشش کنی
دوست داشته باشی فریاد بزنی به خدا نمی تونم فراموشش کنم.بابا عاشقشم دوسش دارم می فهمید اما یه بغض سنگین راه گلوتو گرفته باشه وهیچ کاری نتونی بکنی.
خیلی سخته همه بشینن جلوتو ازش بد بگن دوست داشته باشی بهشون بگی تورو خدا بس کنید ولی نتونی چیزی بگی.
خیلی سخته
خیلی سخته دوسش داشته باشی و اما نتونی به اون و دیگران ثابت کنی که واسش می میری.