رفتی ؟ بی خداحافظی؟ فکر دلم نبودی که بی تو عذاب میکشه؟
فکر من نبودی که بی تو زندگی برایم جهنم می شه؟
مگه یادت نیست حرفهای روز آشنایی مان رو؟
مگه قول ندادی همیشه با من بمونی و منو تنها نذاری؟
تو که اینک منو تنها گذاشتی ، تو که بر روی قلبم پا گذاشتی
چه زود فراموشم کردی ، مرا آواره کوچه پس کوچه های شهر بی محبتی ها کردی
مگر نمیدانستی بعد از تو دلم را به کسی نمیدهم؟
مگه نگفته بودم عاشق شدن یک بار هست و دیگر عاشق کسی نمیشوم؟
مگه نگفته بودم اگر عاشقی هیچگاه مرا تنها نمیذاری
پس تو عاشقم نبودی ، همه حرفهایت دروغ بود ،
عشقی در دلت نبود ، سهم من از با تو بودن همین بود
!باورم نمیشود رفته ای و بار سفر را بسته ای
دلم به تو خوش بود ، چه آرزوهایی با تو داشتم ،
نمیدانی که شبها یک لحظه هم خواب نداشتم
رفتی و من چشمهایم خیس شد روزهای زندگی ام نفسگیر شد
رفتی ؟ بدون یک کلام حرف گفتنی
!کاش میگفتی که دیگر مرا نمیخواهی و بعد میرفتی ،
کاش میگفتی از من متنفری و بعد مرا تنها میگذاشتی ،
کاش میگفتی عاشقم نیستی و جایی در قلبم نداری و بعد میرفتی
!چرا بی خبر رفتی؟
kheili matne bahalieeeeee............
خیلی وبلاگت به قول ما جاده ای ها مشتیه من از قالب وبلاگت خیلی خوشم اومده به امید روزی این وبلاگ شده باشه وبسایت
اگر سرت رو روی سینه ام بگذاری
هیچ صدایی نخواهی شنید …
قلبِ من طاقت این همه خوشبختی رو نداره !
=========================
سلام ملیکا جان
مثل همیشه زیبا و دل نشین بود
عزیز اپم منتظرتم بدو بدو
خیلی خوب قشنگه موفق باشین