رویای خیس

مرا دوست بدار اندک ولی طولانی

رویای خیس

مرا دوست بدار اندک ولی طولانی

عاشقانه همراه من گام بردار به من از ان بگو که توان گفتنش به دیگری را نداری با من بخند حتی انگاه که احساس حماقت میکنی با من گریه کن ان گاه که در اوج پریشانی هستی

بوی نفست

این عصرهای پائیزی عجیب بوی نفسهای تو را میدهند ...گوئی تو اتفاق می افتی و من دچار میشوم ..تمام من دارد تو میشود ...... باورت میشود