رویای خیس

مرا دوست بدار اندک ولی طولانی

رویای خیس

مرا دوست بدار اندک ولی طولانی

مغرور

خدا خوب میدونه که چی کشیدم خدا میدونه چه زجری رو دیدم
سر حرفم تویی دنیا رو گشتم آخه چرا شدی تو سرنوشتم
تویی که از منو عشقو دلم دوری
نمیفهمی منو پس خوب تو مغروری
تویی که تا ابد همیشه لجبازی
نمیفهمی که داری چیو رو میبازی
دوباره بازیچه نکن قلب منو که خیلی داغونه دلم
فکری بکن به حال من همین یه بار بزار که حل شه مشکلم
میشه تمومش بکنی ولش کنی حرفای بچگونتو
خستم دیگه نمیکشم سنگینیه بهونتو
راحت تو از پیشم نرو خاطره هامو پس نده
حالا که عاشقت شدم ساده منو از دست نده
اینقد یه دندگی نکن اینقد نگو میخوام برم
چیکار کنم عاشقتم نمیشه از تو بگذرم نمیشه از تو بگذرم
دوباره بازیچه نکن قلب منو که خیلی داغونه دلم
فکری بکن به حال من همین یه بار بزار که حل شه مشکلم
میشه تمومش بکنی ولش کنی حرفای بچگونتو
خستم دیگه نمیکشم سنگینیه بهونتو

تو نزدیکی

به عشقت خنده رو لبهام همیشه از تو میمونه
تو فریاده منی سکوتو میشکنی
 
کنار لحظه هام تو هستی موندنی
تو نزدیکی به من چه آرومه دلم میخوام اینو بگم
جه خوشحالم که تو هستی ببند تو مشکلم
تو هستی پیشمو تو ور میبینمو
به دنیا میگمو گلم رو از تو باغ آرزوهام چیدمو
قشنگه لحظه هام وقتی خودم رو از تو میدونم
کنارت مثله یک سایه همیشه با تو میمونم
بیا با من بیا همیشه هر کجا
باهات حس میکنم قشنگه لحظه ها
به چشم من تو زیبایی قشنگی مثله رویایی
به چشم من تو زیبایی قشنگی مثله رویایی
 
تو نزدیکی به من چه آرومه دلم میخوام اینو بگم
جه خوشحالم که تو هستی ببند تو مشکلم
تو هستی پیشمو تو ور میبینمو
به دنیا میگمو گلم رو از تو باغ آرزوهام چیدمو

تیکه تیکه


 

حالم بده کنلرم نیست

دوسش دارم و یارم نیست

می ترسم از این رفتن

رفتن و دیگه بر نگشتن

فکر من باش میشد ای کاش

تیکه تیکه قلبم داره کم کم

مثل یک سمع آب میشه

تیکه تیکه جونم دل خونم

با نبودت سراب میشه

دونه دونه دونه این دل دیوونه

بی بهونه تورو می خواد

اگه تو نباشی ازم جداشی

غم دنیا سرم میاد

چشمام مثل بارون می باره آروم نداره

تنها تو میتونی که نذاری چشام بباره

چشام بباره...

بارون داره آروم میباره تو خیابون

می مونم تا همیشه چشم به راهت زیر بارون

زیر بارون...

تیکه تیکه قلبم داره کم کم

مثل یک سمع آب میشه

تیکه تیکه جونم دل خونم

با نبودت سراب میشه

دونه دونه دونه این دل دیوونه

بی بهونه تورو می خواد

اگه تو نباشی ازم جداشی

غم دنیا سرم میاد...

من ازت خاطره دارم

من ازت خاطره دارم

چجوری یادت بیارم

ما روزای خوبی داشتیم

همشونو جا گذاشتیم

چند روزی میشه که رفتی

اما انگاری یه ساله

بیشتر از این نمی تونم

بی تو خوشبختی محاله

کجاس اون خاطره هامون

چی شد اون حال و هوامون

چقده دل نگرونم واسه ی آرزوهامون

واسه ی آرزوهامون

کجاس اون خاطره هامون

چی شد اون حال و هوامون

چقده دل نگرونم واسه ی آرزوهامون

واسه ی آرزوهامون

شهر خاموش

شهر خاموش دلم به عشق تو روشن بود

تو کوچه های دل من به غیر تو کسی نبود

یه گذشته که گذشت یه کوله بار خاطره

کابوس تنهایی من نشد که از یادم بره

مثل هز خاطره ای من فراموش شدم

سوختم و چیزی نگفتم شمع خاموش شدم

من فراموش شدم...

خاطره ها رو زیر پات گذاشتی و جدا شدی

ازت نشونی ندارم شبیه قصه ها شدی

دیدی چه آتیشی زدی به آشیونه ی دلم

نبودی و نبودن تو شد تموم مشکلم

دیدن تو واسه من زندگی دوباره بود

روی ماه تو تو امید من بی ستاره بود

آه از این تنهایی تو به دنبال کدوم دنیایی؟

تو به دنبال کدوم تو به دنبال کدوم دنیایی؟

خاطره ها رو زیر پات گذاشتی و جدا شدی

ازت نشونی ندارم شبیه قصه ها شدی

دیدی چه آتیشی زدی به آشیونه ی دلم

نبودی و نبودن تو شد تموم مشکلم

میشد که

نرفته یاد تو هنوزم از سرم

نمیتونم من از تو ساده بگذرم

گلم تو آخرم با چشمای ترم

گذشتی از منو نکردی باورم

میشد که یک کمی

میشد که یک دمی

میشد که لحظه ای

بگی که یک کمی و یک دمی به فکرمی

بیا با اون نگات بیا با خنده هات

سکوت و بشکنو

بگو منم دوست دارم و میمونم باهات

نرو بمون تویی تموم باورم

نگاه تو شده امید آخرم

قسم به عشقمون

به لب رسیده جون

نرو باهام بمون

نکن چشامو خون

ببار ....خدا

ببار بر حال زارم بی قرارم
ببار ای ابر بارونی ببار بر حال زارم
که از تقدیر تلخم بی قرار بی قرارم
نشستم تا که بر گرده زمونه ی خوشی هام
نیومد بیشتر شد روزگار نا خوشی هام
ببار ای ابر بارونی ببار و
منفور و مترودم گلم خاکستر و دودم گلم
تبعیدی قلب زمین دور از تو نابودم گلم
من بی تو درگیرم خدا
از بودنم سیرم خدا
جون می دم اینجا نم نمک هر لحظه می میرم خدا
من بی تو درگیرم هر لحظه می میرم
ببار ای ابر بارونی که از دنیا بریدم
از این نا مهربونی ها به انتها رسیدم
از این نا مردمی ها گر چه دلگیرم ولی شکر
که از قلب همین توفان به ساحل ها رسیدم

من میرم

 

من میرم اما با دل خون و پریشون با قصه های تلخ و با رنج فراوون با کوله باری از غم روزای رفته با خاطرات تلخ از خاطر نرفته ای کاش می رفتم نه حالا که شکستم حالا که حتی از خودم بیزار و خستم حیف از دل من از جوونی از گذشته از روز و شب هایی که رفته برنگشته

تو رو گم کرده ام

امشب دوباره غرق در تمنای دیدنت سرمه ی انتظار به چشمانم میکشم ..امشب دوباره تو را گم کرده ام میان اشفته بازار افکار مبهمم توی کوچه های بی عبور پائیزی دستان گرمت را ...نگاه مهربانت را ...شانه های بی انتهایت را منتظر نشسته ام

منتظر نشسته ام

 

امشب دوباره غرق در تمنای دیدنت سرمه ی انتظار به چشمانم میکشم ..امشب دوباره تو را گم کرده ام میان اشفته بازار افکار مبهمم توی کوچه های بی عبور پائیزی دستان گرمت را ...نگاه مهربانت را ...شانه های بی انتهایت را منتظر نشسته ام

کفش هایم کو ؟

!..کفش هایم کو ؟
دم درچیزی نیست
لنگه کفش من این جاها بود
مادرم شاید این جادیشب
کفش خندان مرا،برده باشد به اتاق
که کسی پا نچپاند در آن
هیچ جایی اثر از کفشم نیست
نازنین کفش مرا درک کنید
کفش من کفشی بود
کفشستان
و به اندازه انگشتانم معنی داشت
پای غمگین من احساس عجیبی دارد
شصت پای من از این غصه ورم خواهد کرد
شصت پایم به شکاف سر کفش،عادت داشت
کفش من پاره ترین قسمت این دنیا بود
سیزده سال وچهل روز مرا در پا بود
((یاد باد آن که نهانش نظری با مابود))
دوستان!کفش پریشان مرا کشف کنید
من در این کلّه صبح،پی کفشم هستم
تا کنم پای در آن
و به جایی بروم
که به آن((نانوایی)) گویند
شاید آن جا بتوان،نان صبحانه ی فرزندان را
توی صف پیدا کرد
باید الان بروم،...اما نه
کفش هایمنیست
کفش هایم...کو؟!